روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۶۶*

چقدر سخته رازی رو تودلت پنهون کنی  

که ذره ذره دلتو آب میکنه ولی مجبوری سکوت کنی.. 

چقدر تلخه که طعم عشق رو هنوز نچشیده 

جام بلورین از دستت بیفته و بشکنه 

واونوقت بایه دل شکسته تنها جا بمونی... 

چقدر غم انگیزه 

وقتی که بهار در راهه 

ولی هنوز تو پاییز جدایی نفس میکشی...

نظرات 0 + ارسال نظر
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد