ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ
ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ
تو کجایی سهراب؟
آب را گل کردند ،چشم ها را بستند و چه با دل کردند...
وای سهراب کجایی آخر؟!...
زخم ها بر دل عاشق کردند
خون به چشمان شقایق کردند !...
باران
یکشنبه 7 اسفند 1390 ساعت 05:53 ب.ظ
تو کجایی سهراب؟!
.....
همه چیز برگشتست...
آب را گل کردند
ولگد بر پر پرواز کبوتر زده اند...
هه
فی البداهه از خودم درووردم