روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۱۸۴

این روزهــــایم به تظاهر می گذرد...

تظاهر به بی تفاوتی،

تظاهر به بی خیـــــالی،

به شادی،

به اینکه دیگــــر هیچ چیز مهم نیست...

اما . . .

چه سخت می کاهد از جانم این "نمایش"

نظرات 3 + ارسال نظر
گیسوووووووووووو سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 11:01 ق.ظ

خییییییلی سخته آدم حالش بدباشه و تظاهر به خووووبی کنه....

مهدیس سه‌شنبه 20 تیر 1391 ساعت 02:12 ب.ظ http://manodoostam.blogsky.com/

سر رو شونه هات می ذارم تا که گریه مو نبینی ...
نمی خواستم که برنجی نمی خواستم که ببینی...
گریه های بی صدامو
اشکای بی انتهامو
دونه دونه پس می گیرم با تو من نفس می گیرم ....

دریا دوشنبه 26 تیر 1391 ساعت 10:27 ق.ظ http://zinat.blogsky.com

دوست من ئاقعا مطالبت زیباست همشون.

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد