روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۱۹۱*

اومدی.. 

کنارمی.. 

بغلت میکنم..  

دستاتو میگیرم.. 

باهم حرف میزنیم.. 

لبخنداتو با بوسه می چینم.. 

یه عالمه خاطره زنده میشه.. 

 "

 "

 "

 "               

 حیف... چه خواب شیرینی بود!!!

نظرات 6 + ارسال نظر
محمد رضا کاوه سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 10:51 ق.ظ http://harper.blogsky.com

امشب دلم میخواد تا فردا می بنوشم من
زیبا ترین جامه هایم را بپوشم من
با شوق بی حد باغچه هامان را صفا دادم
امشب تا میشد گل توی گلدونها جا دادم


وبلاگت افتخار میده خواهر خوانده وبلاگ ما بشه؟ (تبادل لینک)
چون ما هم تو کار شعر و دکلمه هستیم.

خواهش میکنم اگه شما مارو به خواهری قبول کنید

مهدیس سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 11:02 ق.ظ http://manodoostam.blogsky.com

واااااااااااای این خواب دیدن چقد خوبه ...
هیچ محدودیتی نداره ...
من بین دو تفکر متفاوت گیر کردم ...
بعضی موقعا میگم کاش رویاهام واقعی بودن ولی به این اعتقاد دارم که اگه میشد واقی باشن دیگه نه اسمش رویا بود و نه رویایی بود ...

محمد رضا کاوه سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 11:04 ق.ظ http://chalmachalow.blogsky.com

دقیقاً مثل خوابهای هر شب من
خوابهای قشنگی هستند و من دوسشون دارم

حسین سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 12:08 ب.ظ

سلام
به مرگ این مهدیس یا به قول شما مهدیس خانم خیلی شعر زیبایی بود.آفرین میگم///هی مهدیس که تو پست قبلی مزه ریختی باید بگم تو خیلی هم بزرگ نیستی اگه راست میگی چرا اون نظراتم رو تایید نکردی چون ترسو هستی.ایشالله گرفتار یه مادر شوهر قالتاق بیفتی که روزی هزار بار ارزوی مرگ کنی :دی :دی چون دخترا زود دلشون میشکنه گیر بهت نمیدم.یه فقط گریه نکنی ها.به جون خودت .:دی :دب

نگفتم اینجا جای دعوا نیست!!!

حسین سه‌شنبه 27 تیر 1391 ساعت 12:19 ب.ظ

لطفا این پست رو تایید کن تا مهدیس ببینه//
ایقدر واسه اسمت برا من کلاس نزار.البته خوب اسم کلفت خونه مهدیس باشه ها:
مهدیس پاشو چایی بیار
مهدیس پاشو بچه رو بردار خودشو خراب کرده.
مهدیس دسپختت به درد خاله جونت میخوره.
مهدیس برو خونه بابات با این کاد کردنت.
......
آره مهدیس خانم شما واقعا یه سر به شرکت های خدماتی بزنید کار خوب بدات پیدا میشه ها
عین فیلم جدایی نادر از سیمین برو پرستار اون پیرمرد ها شو
یه وقت گریه ت نگیره ها

ببخش مهدیس جون
به عنوان دوست مشترک شما دوتا چاره ای جز تایید این نظر ندارم!

حسین اقا عاقل شو...

مهدیس پنج‌شنبه 29 تیر 1391 ساعت 12:54 ق.ظ http://manodoostam.blogsky.com

تاییدت کردم جوابتم دادم ...
الآن مثلا میخوای حرص منو در بیاری؟؟؟؟؟؟؟
شما برو با ولیت بیا ...
حدو حدوده خودتو حفظ کن ... دفه دیگه اینجوری باهات صحبت نمی کنم ...

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد