روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

روزهـآےِ بدوלּ بـآرآלּ...

ایـنجــآ که بـآرآن نمےِ آیـَد ... دَلیـل نمےِ شـود تـُو هم نیـآیےِ

۲۴۵*

همیشه به روزی فکر میکنم که  

میای به دیدنم ...

وقتی در رو باز میکنم 

تموم زندگیم رو میبینم 

که پشت در ایستاده 

ومن به یه اغوش  

پر از  بیقراری و بوسه دعوتش می کنم...

نظرات 3 + ارسال نظر
سمانه دوشنبه 1 آبان 1391 ساعت 02:09 ب.ظ http://parastesh1.blogsky.com

از روزی که خیالت اینجاست
آینه را هم پاک نکرده ام
تا مبادا
چشم در چشم حقیقت شوم ...

همراز سه‌شنبه 2 آبان 1391 ساعت 10:20 ق.ظ

سلام عزیز
چند روزی خیلی مشغول بودم
تو هم که ایمیل نداده بودی
هر چی نگاه کردم ایمیلتو ندیدم دلم شکست
گفتم حتما رفتی
ولی اینجا که خیلی داغه با این عکسایی که با احساس قشنگی گذاشتی خیلی رویایی شده
منتظرم

همراز سه‌شنبه 2 آبان 1391 ساعت 06:38 ب.ظ

خوش به حالش که همچون آغوشی نصیبش میشه
واقعا
و خوش بحال خودت و اغوشش

ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد