قطاری سوی خدا می رفت و همه ی مردم سوار شدند ...
اما وقتی به بهشت رسیدند همگی پیاده شدند
و فراموش کردند که مقصد خدا بود نه بهشت !...
چـه مـهـارتـی داری!
بـرای بـی تـاب کـردن ایـن دل؟
افـسـون لازم نـیـسـت ...
بـی خـبـری کـافـیـسـت . . . .
کلاغ پر...
گنجشک پر...
عشقم پر...
نفسم پر...
اشتباه نکن!
من این بازی را خوب بلدم ولی
بازی زندگی زمین تا آسمان با بازی ها ی کودکی فرق دارد...