عشق بارانی ات را در آغوش گیر!
قطره قطره آب می شوم مرا بنوش !
داغی لبان تو
داغ می کند تنم
قطره قطره ی تنم
می شود هوا مرا نفس بکش !
کنج سینه ات که جای می دهی مرا..
توی چشمه ای که اسم آن دل است
ذره ذره ی تنم دوباره آب می شود
رود می شوم من و بآز زنده می شوم!
در گل تنت که تاب می خورم...
عطر میشوم من و باز مثل یک نسیم
لابلای تارهای موی تو
خانه می کند تنم...
این وجود عاشقم...لحظه لحظه دم به دم...رنگ می کن عوض!
گاه می شود نسیم
گاه می شود نفس
گاه مثل بوسه ای
گاه جامی از هوس..
رسم عشق از قدیم !رسم افسونگریست...
پر ز رمز و رازهاست کس نداند او که چیست؟
این که در کنار تو گاه هست و گاه نیست
بوسه بر لبان او ورد جادوگریست..!
جمع کن حواس خود! شاید اسم او پریست...!
سلام...
Salam aZizam :*
سلام عزیزم
تو هم لینکی
وقتی اسمت رو توی لینک وبلاگ های دیگه دیدم خوشم اومد و اومدم درخواست تبادل بدم
سلام
و خوش اومدی...