-
۲۱۴
دوشنبه 23 مرداد 1391 05:35
در وصل هم ز عشق تو ای گل در آتشم عاشق نمیشوی که ببینی چه میکشم با عقل آب عشق به یک جو نمیرود بیچاره من که ساخته از آب و آتشم دیشب سرم به بالش ناز وصال و باز صبحست و سیل اشک به خون شسته بالشم پروانه را شکایتی از جور شمع نیست عمریست در هوای تو میسوزم و خوشم خلقم به روی زرد بخندند و باک نیست شاهد شو ای شرار محبت که...
-
۲۱۳*
یکشنبه 22 مرداد 1391 11:32
پریشانی هایم را به نسیم گفتم توفان شد و بر خود پیچید دلتنگی هایم را به ابر گفتم باران شد و بارید دلشوره هایم را به دریا گفتم نا آرام شد و خروشید چه سخت جان است این دل من ! با اینهمه بیقراری و درد هنوز زنده است..!
-
۲۱۲*
شنبه 21 مرداد 1391 10:59
یه تیکه ابر کوچولو تو دل آسمون خیلی تنهاست.. یه برگ زرد جا مونده از پاییز رو درخت خشکیده خیلی تنهاست.. یه گل شقایق وسط کویر تبدار خیلی تنهاست.. یه پرنده زخمی جامونده از کوچ خیلی تنهاست.. ولی از همه اونا تنهاتر دل یه عاشقه که کسی از چشماش دردشو نمی فهمه.. امشب برای همه دلای تنها دعاکنید...
-
۲۱۱*
پنجشنبه 19 مرداد 1391 12:58
مولای من امشب که از کوچه پس کوچه های شهر عبور میکنی دل منتظرم را فراموش نکن کوله بار مهربانی ات را لحظه ای زمین بگذار پشت در این خانه محتاجی به انتظار کرمت نشسته است...
-
۲۱۰*
پنجشنبه 19 مرداد 1391 10:00
تعجب نکن!! از بس که باران اشک هایم باریده است.. چشمانم سبز شده ..!
-
۲۰۹*
سهشنبه 17 مرداد 1391 17:24
خدایا... امشب که راه های زمین به آسمان باز است هوای دلم را داشته باش... دستش را بگیرتا راهش را گم نکند تو را چه دیدی! شاید او هم به آسمان برسد... امشب نفس هایت را جانانه تر بکش... آنقدر ها هم دست نیافتنی نیست هم نفس شدن با فرشتگان... شبی که شب قدر باشد. خدایا امشب همه دلتنگی هایم را با خود خواهم آورد به قدر انها به من...
-
۲۰۹*
سهشنبه 17 مرداد 1391 17:24
خد ایا... امشب که راه های زمین به آسمان باز است هوای دلم را داشته باش... دستش را بگیرتا راهش را گم نکند تو را چه دیدی! شاید او هم به آسمان برسد... امشب نفس هایت را جانانه تر بکش... آنقدر ها هم دست نیافتنی نیست هم نفس شدن با فرشتگان... شبی که شب قدر باشد. خدایا امشب همه دلتنگی هایم را با خود خواهم آورد به قدر همه انها...
-
۲۰۸
دوشنبه 16 مرداد 1391 12:30
این سان که ذره های دل بی قرار من سر در کمند عشق تو ، جان در هوای توست شاید محال نیست که بعد از هزار سال، روزی غبار ما را ، آشفته پوی باد در دوردست دشتی از دیده ها نهان ، بر برگ ارغوانی ،ــ پیچیده با خزان ــ یا پای جویباری، ـــ چون اشک ما روان ــ پهلوی یکدیگر نشاند ! ما را به یکدیگر رساند...
-
۲۰۷*
یکشنبه 15 مرداد 1391 14:28
خدایا لبخندت چه زیباست... حتی روزی که از دل خاک تو را نگاه خواهم کرد!
-
۲۰۶*
شنبه 14 مرداد 1391 10:33
امان از دست این دل ... خواب رو از چشمام گرفته! یه شب از شوق دیدار یه شب از خاطره دیدار... بالاخره دیروز بعد 54 روز عزیز دلم رو دیدم! اونم موقع افطار اونم به صرف بوسه های شیرینش! که هر چند کم بود ولی برای بالا بردن قند خون من عاشق کافی بود! وای چه زود دلتنگیش اومد سراغم...
-
۲۰۵*
جمعه 13 مرداد 1391 18:49
وای خدای من چقدر بیقرارم ...
-
۲۰۴*
جمعه 13 مرداد 1391 12:32
عجب فصلیست فصل جدایی روزهایش روز تابستان و شبهایش شب زمستان! خدایا رحم کن به حال دل ما ورق بزن این فصل و روزگار را...
-
۲۰۳*
پنجشنبه 12 مرداد 1391 11:46
قطره ای عاشق خورشید شد! ولی با اولین بوسه عاشقانه خورشید فنا گشت.. افسوس که دل قطره تاب این همه بی تابی را نداشت کاش میدانست عاشقی دل دریایی می خواهد...
-
۲۰۲*
سهشنبه 10 مرداد 1391 10:35
نمی دانم من به تو دل دادم یا تو دل از من گرفتی؟!! فقط می دانم شدم یک دلداده بی دل... با رویای تو می خوابیدم و با خیال تو بیدار می شدم نفس هایم عطر تو داشت از بس که اسم تو را تکرار کرده بودم وقلبم چه بی تاب بود از دلشوره های عاشقانه... هم نفس هر لحظه من شده بودی و مهمان همیشگی قلبم و من زیر باران مهربانیت خیس می شدم از...
-
۲۰۱
دوشنبه 9 مرداد 1391 18:20
هم من ، هم تو ! هر دو خوب می دانیم این راه نه پایانی دارد ، نه وصالی اما هنوز دوش به دوش می رویم ! قانون خط های موازی یادت هست !؟ دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسند ! و سکوت می کنیم هم من ، هم تو ! اصلا بیا یک خط زیر قانون خط های موازی بنویسیم دو خط موازی هیچ وقت به هم نمی رسند اما این دلیل نمی شود همدیگر را دوست...
-
۲۰۰*
جمعه 6 مرداد 1391 15:12
گاهی دلم برای خودم هم تنگ می شود.....!
-
۱۹۹*
پنجشنبه 5 مرداد 1391 11:00
دلم تنگ شده... واسه تمام روزای با تو بودن واسه لحظه هایی که کنارت مینشستم و هیچ چیزی غیر از تو رو احساس نمیکردم! دلم تنگ شده ... برای گرفتن دستات وبرای اون لحظه هایی که دستامو پس میکشیدی و نمیذاشتی ازت جدا بشم دلم تنگ شده... واسه نصفه شبایی که خواب رو از چشم هم میدزدیدیم و برای پیامایی که با "میبوسمت نفسم"...
-
۱۹۸*
سهشنبه 3 مرداد 1391 09:34
قلبم نمی زند! می کوبد بر دیوارهای این سینه تنگ... شاید که باز شود به رویش دری یایک دریچه ای تابعد رنج انتظار روشن شود دلم به تماشای روی یار...
-
۱۹۷
یکشنبه 1 مرداد 1391 18:48
ای التهاب هر شب و فرداترین قرار یک دم به دل نشستی و هر روز انتظار.. می خوانمت به جشن زمستانی دلم تا با عبور هر نفست گل کند بهار دیروز در هوای خیالم رها شدی حالا تمام ثانیه هایم به تو دچار چشمت شراب و شعروشب و شور و مستی است من را به شعر و شور و شراب دگر چه کار؟! با من گریست یک بغل و رفت عاقبت با کوله بار خاطره با...
-
۱۹۶*
شنبه 31 تیر 1391 19:10
تشنه ام ! کنارسفره دلم بنشین و با من هم نفس شو... دلم میخواهد با لبانت افطار کنم...
-
۱۹۵
جمعه 30 تیر 1391 20:21
سلام ماه نو...
-
۱۹۴
جمعه 30 تیر 1391 14:03
دلم که مهمون نمیخواست کی گفت که مهمونم بشی؟ کی گفت بیای تو قلبم و مهمون ناخونده بشی؟ کی گفت منو صدا کنی با اون چشات نگاه کنی قلبم و از جا بکنی بعدش اونو رها کنی کی گفت یواشکی بیای تو قلب من پا بذاری کی گفت بری و تا ابد رد پاتو جابذاری کوه غرور بودم کی گفت بیای و مجنونم کنی کی گفت که تو حصار غم اسیر و زندونم کنی کی گفت...
-
۱۹۳*
پنجشنبه 29 تیر 1391 10:19
قلبم رو تبعید میکنم به یک جای دور! شاید عاقل بشه وسربه راه!! خسته شدم از بس به بهانه عاشقی خطا کرد! از بس تو این سینه لرزید وبیقراری کرد! از بس شور زد و دلواپست بود! از بس برای دیدارت نقشه کشید! از بس... آه...قلب بیچاره ام گناهی نداشت جز عاشقی...
-
۱۹۲*
چهارشنبه 28 تیر 1391 20:31
می خواهم می خواهی می خواهیم ولی نمی خواهند!! می بینی ! صرف فعل خواستن برای من وتو به سادگی و شیرینی درس ادبیات نیست... ولی مهم نیست! من تو را می خواهم .. تو مرا می خواهی .. و امیدوارم خدا هم عشق ما را بخواهد.. که همین برای ما کافیست...
-
۱۹۱*
سهشنبه 27 تیر 1391 10:43
اومدی.. کنارمی.. بغلت میکنم.. دستاتو میگیرم.. باهم حرف میزنیم.. لبخنداتو با بوسه می چینم.. یه عالمه خاطره زنده میشه.. " " " " حیف... چه خواب شیرینی بود!!!
-
۱۹۰
دوشنبه 26 تیر 1391 10:16
مثه خوابی…مثه رویا مثه آرامش دریا مثه آسمون آبی آرومی وقتی که خوابی مثه پروانه نجیبی تو یه رویای عجیبی مثه یاسای تو باغچه مثه آینه تو طاقچه مثه چشمه ی زلالی انگاری خواب و خیالی. . . . بی تو من موندم و رویا خسته از تموم دنیا یه دل تنگ شکسته دو تا چشم خیس خسته روزا تب دار شبا بیدار یه تن خسته بیمار مثه یه مرده سر دار از...
-
۱۸۹
شنبه 24 تیر 1391 21:58
امشب تولد منه اما تو نیستی... شمع وستاره روشنه اما تو نیستی... دوستام همه کنارمن تنها تو نیستی...
-
*۱۸۸
شنبه 24 تیر 1391 18:30
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . این چند خط بهترین تبریک تولدی بود که تا بحال تو عمرم گفته بودم! تبریکی با واژه های...
-
۱۸۷*
شنبه 24 تیر 1391 18:27
تنها دارایی قلبم رویای باتوبودنه... آن را هم برمی دارم و در گوشه ای پنهان می کنم! این روزها حتی به رویای قلب عاشقت هم رحم نمی کنند.. به زور می خواهند از قلبت بگیرند. آن وقت٬ تو می مانی ویک دل خالی و سرد... خدایا عشقم را به تو می سپارم ...
-
۱۸۶*
پنجشنبه 22 تیر 1391 09:26
تنت داغ میشه و تب دار.. عرق می کنی و نفست به شماره میفته.. دستات می لرزه .. قلبت تند میزنه.. اشتباه نکن! نشونه های آنفولانزا که نیست!! عشقتو که می بینی این بلاها سرت میاد!!